اس ام اس تنهایی و غمگین با موضوع سیگار

اس ام اس تنهایی و غمگین با موضوع سیگار

مرد بغض نمیکند . . .

مرد گریه نمیکند . . .

مرد نمی شِکند . . .

فقط سیگاری روشن میکند و آرام و بی صدا لابلای دود و شعر میمیرد . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

اولین باری که عشقم فهمید سیگار میکشم ،مثل بارون بارید . . .

با گریه قسمم داد ” توروخدا دیگه نکش توروخدا ترکش کن ” صداش تو گوشمه هنوز !

اما من هنوزم که هنوزه دارم میکشم . . .

آخه چون اونم قسم خورده بود ، که ترکم نکنه ولی رفت . . . . . . !

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

می گن یه نخ سیگار آدم و آروم می کنه . . .

من موندم !! یعنی تو قد سیگارم نبودی . . . ؟

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

سیگار هایم ؛ بوی خون گرفته این روزها . . .

رگ هایم ؛ بوی دود . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

وقتی یه زن سیگار کشید ؛ یعنی دیگه گریه جواب نمیده . . .

و وقتی مردی اشک ریخت بدون کار از سیگار کشیدن گذشته . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است سیگار را میشناسد و بس . . .

همین نزدیکی بود کجاست فندک شکسته ی من ؟

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

وای بر من !

دیگری من را سوزاند و من ، سیگار را  . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

اولین سیگار . . .

اولین پیک . . .

اولین عشق . . .

” هرگز فراموش نمیشه ”

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

سیگار که نمیکشم هوس و بوی سیگار در سرم غوغا میکند  . . .

سیگار که میکشم بوی تو در سرم میپیچد . . .

آخر همه جا به تو می رسم !

با اینکه میدانم دیگر هیچ گاه به تو نمیرسم . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

“همیشه می گویی ترک کن این سیگارهای لعنتی را ، به تو قول می دهم که به زودی ترک کنم . . .

این خودِ لعنتی را ! ”

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

با سیگار کشیدن کسی مرد نشد ولی با نامردی خیلی ها سیگاری شدن . . . !

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

اینجا جای یک دوست کم است

از آن دوست هایی که نارو نمیزنند

از آنهایی که وقتی یک سیگار بماند میگویند : بیا دو ترکه بکشیم

از آنهایی که سر هر پیک حرفهای مردانه میزنند . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

اینجا روی زمین هیچ چیز عجیب نیست

حتی اینکه آدم ها ” آرزوهایت را مثل سیگار دود میکنند و به آسمان می فرستند . . . ”

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

سیگارها برایم دو دسته اند :

سیگارهای قبل از دیدنت و سیگارهای پس از رفتنت !

هر دو برایم حس غریبی دارند :

اولی ، به خاطر دلهره ی نیامدنت

و دیگری از ترسِ دیگر ندیدنت . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

بی سیگار که می شوم اندکی ، فقط اندکی پول خرج می کنم و دوباره سیگار دارم

اما جوانی ام ، کوه غرورم را خرج کرده ام ، هنوز تو را ندارم . . . !

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

سیگار اول صبح یعنی ، یا فوق‌العاده خوشحالی یا اصلاً نخوابیده‌ای . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

گاهی بی دلیل سیگار میکشیم !

گاهی با کلی دلیل سیگار میکشیم !

سیگاری که کشیدنش دلیل دارد ، مرا دود میکند و خاکستری از من به جا می گذارد !

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

از من پرسید : سیگار را ترک نکردی ؟

گفتم: نه ، کبریت را ترک کرده ام !

سیگار را با سیگار روشن میکنم . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

یک نخ . . .

یک پاکت . . .

یک عمر هم که سیگار بکشم فایده ندارد !

تا خودم نسوزم ، دلم آرام نمی شود . . .

:::

::

کـافـه پـا تـوق

::

:::

 مچاله شده ام در خودم با بوی سیگار و طعم تلخ چای مانده . . .

پنجره را باز نکن ، امروز دلم می خواهد غمگین باشم . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

سیگار میسوزد، کم میشود ، ولی تکرار میشود

من میسوزم…

کم میشوم…

ولی دیگر تکرار نمیشوم…

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

این بار سیگار را بکش، از طرفی که می سوزد ؛ تا بدانی چه میکشم…

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

آتشی از نگاهت می خواهم !

سالهاست که این نخ سیگار در دستم خاموش است…

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

سیگاری روشن میکنم و به خاموش بودنم فکر میکنم

کام عمیق همراه آهی کوتاه…

بیرون میدم دودش رو کمرنگ میشه…

مثل خودم . . .

نفسم میگیره از زندگی اجباری…

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

طعم تلخ سیگارو دوست دارم تلخ مثل آخرین بوسه ی لعنتی ما

تلخ مثل آخرین دروغ تو که باز هم همو می بینیم تلخ مثل نبودنت . . . !

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

زندگی میگفت از هر چیز مقداری باقی می ماند . . .

دانه های قهوه در شیشه ، چند سیگار در پاکت و کمی درد در آدمی . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

سیگار م را بیرون میکشم . . .

نه برای اینکه کسی از دودش آزرده نشود !

برای اینکه نمیخواهم نمیخواهم کسی در غم و دود سیگارم شریک شود . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

تنها آمده ام اینجا . . .

تا شاید دود سیگار فضای زخمم را مه آلود کند . . .

هنوز هم به هوای دو نفره بودن هایمان سوال همیشگی را تکرار میکنم . . .

آتش داری ؟!

ولی دیگر تو پاسخگوی این سوال تکراری نیستی . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

وقتی تو خیابون پشت سر هم سیگار دود میکنم

همه یجوری نگام میکنن و میگن : جوون حیف شدش

ولی روزی که داشتم زار زار گریه میکردم، یه نفرم با خودش نگفت : طفلی چی میکشه با غمش . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

تو را ترک کرده ام !

خلاصه خیلی فرق کرده ام با روز آخرین دیدار !

دیگر حتی با احتیاط بیشتری دل می بندم !

اما الان حس خوبی دارم از نبودنت !

شبیه دست فروبردن در جیب گرم پالتوی پارسال و پیدا کردن یک نخ سیگار . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

برو ای دوست که درد دل ما بسیار است

مرهم دود دل ما فقط این سیگار است

روح دریایی خود را تو مینداز به آب

پشت دریا نبوود شهر بدان دیوار است

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

کافه ام را می روم ، سیگارم را دود میکنم و آخر شب قدم زنان به خانه برمی گردم . . .

این روز ها هم اینطور میگذرند ، آرام و زیبا

اما از آن آرام هایی که پایدار نیست و از آن زیبا هایی که ظاهریست . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

بعضی‌ انسان‌ها با چشمهاشون گریه نمیکنن ، پا میشن ، یه سیگار بر میدارن و میرن تو بالکن . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

کبریت بکش تا ستاره‌ای به شب اضافه کنیم

و خیره شو به مردمان تنهایی که در آسمان سیگار می‌ کشند . . .

:::

:::

کـافـه پـا تـوق

:::

:::

چگونه بگویم ؟ اصلا از چی بگم ؟ از این همه تنهایی ؟

یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟

ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه .

منو درک میکنه . همون کارایی که تو هیچوقت نکردی